۱
پرنده در اوج خداحافظی کرد.
با اوج!
۲
سر روی شانه های ریل گذاشت و آرام پرسید:
تا قطار ِ بعدی چند ایستگاه می شود گریه کرد؟
۳
زدم به سیم ِ آخر،
برق نداشت!
۱
پرنده در اوج خداحافظی کرد.
با اوج!
۲
سر روی شانه های ریل گذاشت و آرام پرسید:
تا قطار ِ بعدی چند ایستگاه می شود گریه کرد؟
۳
زدم به سیم ِ آخر،
برق نداشت!
سلام
شعرتان خیلی به دلم نشست
واقعا زیبا بود
لطفا به وبلاگ من نیز سر بزنید ممنون میشم
یه تراژدی عالی بود.مرسی