– خب… کامل تعریف کن ببینم چی شد!
+ رفت.
نه عزیز من سنگین چیه؟ رفت دیگه، رفت. حالا من هرچی میخوام قصه بگم، رمان بنویسم، آخرش میشه همین: رفت!
البته راستشو بخوای بعضی وقتا خودمم نمی فهمم چی مینویسم!:D
-خوب کامل تعریف کن چی شد؟
-موند
خیلی بدتره.مگه نه؟
مگه من گفتم بد بود که تو میگی «بدتر»؟
در مورد موندن هم باید می موند بعد می دیدیم خوبه یا بد. کسی که رفته نمیشه درباره موندنش نظر داد!!
واقعا چقدر کامل تعریف کرده.احتمالا شیرازی بوده.:D
اول اولیو فرستادم نشد بعدا دومیو کامل تر فرستادم یهو دیدم دوتاش شد.!!!
______________
منم اوّلیو حذف کردم!
کی رفت؟چی رفت؟چرارفت؟
درستش اینه بپرسی “با کی رفت؟”
نامرد! بی معرفت!آخه چرا رفت؟اصلا لیاقت نداشت!
اگه با کسی رفت که خوب کاری کرد که رفت.شاید جایی که بوده لیاقتشو نداشتن حالاکسی که داره باهاش میره لیاقتشو داره پس خوب شد که رفت
این لیاقت داشتن اصولاً قیف گشادی داره. از یه طرف نسبیه. یعنی ممکنه امروز فکر کنی لیاقت یه نفر رو داری و فردا یه نفر دیگه پیدا بشه و متوجه بشی که لیاقت این یکی رو بیشتر داری. بعد پس فردا به این نتیجه می رسی که اینی که فکر می کردی لیاقتشو داری لیاقتتو نداره. بعد از اون طرف همون آدم هم یک چنین مسیری رو طی میکنه.
از طرف دیگه آدما دنبال چیزی می گردن که بهش نیاز دارن نه چیزی که الزاماً لایقش باشن. اما وقتی این نیاز تبدیل بشه به عطش، فکر می کنن این همون چیزیه که لیاقتشو دارن. به وجود اومدن عشق کلاً توی این مایه هاست!!
با کسی نرفت! با خودش رفت! با یه دل شکسته رفت. دلی که دیگه بند نمیخورد.
اینکه چرا رفت هم که فهمیدنش زیاد سخت نیست، بی وفایی دید، بی مهری دید، بی توجهی دید، خلاصه بعد از مدتی دیگه نمیشد جبران کرد و شده بود جریان همون نوشدارو!
بعد از مدتی یکی از راه رسید که فکر کرد میتونه عمل ترمیمی برای زخماش انجام بده، اما نتونست!
همین!
مطلب خیلی سنگینه!!!
یه چی می نویسی فقط خودت بفهمی؟؟؟!!!